این قصه تو رو یاد چه لحظهای انداخت؟
البته طرز تهیه بود، قصه نبودا. مامان مریض بود، حالش اصلا خوب نبود، من عاشق قرمه سبزی بودم و اون شب میخواستن برای عیادت مامان بیان، دستگاه اکسیژن روشن بودو روی تخت دراز کشیده بود، مرحله به مرحله ازش میپرسیدم و انجام میدادم. اولین بارم بود، خوشمزه شده بود. چند وقت بعد مامان خوب شد، خدارو شاکرم. خودش یه روز قرمه سبزی درست کرد، خوشمزه تر شده بود، خیلی، مراحل شو دیدم، دقیقا همون مراحل بود، فرقش فقط عشق بود، عشقی که موقع پختن غذا تو وجودش هست، غذارو صدبرابر خوشمزه میکنه.
مواد لازم:
سبزی قورمه، گوشت خورشتی، لوبیا قرمز، روغن، پیاز، لیمو عمانی، ادویه(زردچوبه، فلفل سیاه) ، آبلیمو، آب
طرز تهیه:
یادمون باشه لوبیا رو از شب قبل بزاریم خیس بخوره.
اول پیاز رو خورد میکنیم، میریزیم تو قابلمه، شعله رو میزاریم رو حرارت متوسط، یه کم که آب پیاز گرفته شد، روغن رو اضافه میکنیم و پیاز رو تفت میدیم، وقتی پیاز سبک شد، یه کم دیگه تفت میدیم تا کاراملی شه، ادویه ها رو(زردچوبه، فلفل سیاه) اضافه میکنیم و هم میزنیم ،بعد گوشت رو اضافه میکنیم و تفت میدیم، چند دقیقه بعد، لوبیا رو هم اضافه میکنیم و یه کم دیگه تفت میدیم، رنگ گوشت که عوض شد، آب میریزیم و میزاریم تا بپزه. وقتی آب به جوش اومد، شعله رو کمتر میکنیم.
وقتی گوشت و لوبیا به پخت نزدیک شدن، سبزی رو اضافه میکنیم، تقریبا ده دقیقه بعد، لیمو عمانی و آبلیمو و نمک رو اضافه میکنیم. میزاریم رو حرارت بمونه تا خوب جا بیفته.
در همین حین، یه مقدار شنبلیله خشک شده و ریحون خشک شده رو تو روغنه کم سرخ میکنیم و میدیم روی خورشت.
کی بهت یاد داده؟
مامانم
این قصه رو به چه کسی تقدیم میکنی؟
مامانم
این لحظهی بیتکرار با سون خوشمزهتره:

