این قصه تو رو یاد چه لحظهای انداخت؟
ناهار خونه عزیز جون ، که سالهاست ندارمش …
مواد لازم:
مرغ ، برنج ، پیاز ، ادویه ، گرد غوره
طرز تهیه:
مادریزرگم میگفت ، خوشمزگیش به اینه که مرغ وسط برنج بوده .
مرغ رو میپخت و تیکه میکرد، برنج آبکشی رو لایه لایه با گرد غوره و مرغ تیکه شده دم میکرد ، عطرش میپیچید تو خونش 😌
آب مرغ و پیاز هم کنارش سرو میکرد .
بپز و کیف کن باهاش
کی بهت یاد داده؟
مادربزرگ
این قصه رو به چه کسی تقدیم میکنی؟
به همه مادربزرگها که دستپختشون عالیه
این لحظهی بیتکرار با سون خوشمزهتره:

