این قصه تو رو یاد چه لحظه‌ای انداخت؟
یاد اولین آشناییمون با همسرم که حرف نداشتیم بزنیم و مجبور شدیم در مورد کوبیده حرف بزنیم.
مواد لازم:
گوشت پیاز ادویه
طرز تهیه:
قلوه گاه و پیاز چرخ بشه
آبشو بگیر، چلو بشه 😃
با ادویه (فلفل سباه، فلفل قرمز، نمک، جوش شیرین) همون‌جوری که آرزو داری یه نفر ماساژت بده خوب گوشت رو ماساژ میدی چون اون ورز از همه مهمتره.
وقتی مخلوط به اون حالت چسبندگی رسید، یعنی دیگه
بین شما و گوشت رابطه عاشقانه شکل گرفته.
بعد با ذغال باکیفیت شرایط رو تو منقل جوری برای عشقت مهیا می‌کنی که نه سردش باشه نه خیلی داغش بشه تا در مدت زمانی که سکونت داره تو منقل، زندگیش دچار سوءتفاهم نشه.
اما این همه‌ی قصیه نیست
تازه باید مراقب باشی که زندگی رنگ روزمرگی نگیره برای همین ظرفی که خونه بعدی عشقت هست رو باید خوب دیزاین کنی.
یعنی حواست باشه همه چی رو برای عشقت مهیا کنی، هر چی ها، میخواد پیاز باشه یا نارنج یا هر چی دیگه.
و فقط اون زمانه که میتونی بفهمی با اولین گاز خوشبختترین انسان رو زمین میشی.
عشق فقط کوبیده عمو عباس.😍
کی بهت یاد داده؟
همسر
این قصه رو به چه کسی تقدیم می‌کنی؟
به همسر نازنینم سمیه خانم
این لحظه‌ی بی‌تکرار با سون خوشمزه‌تره:
