این قصه تو رو یاد چه لحظهای انداخت؟
لحظه ای که من چهار سالم بود مادرم اولین روز ی که برادر کوچولومو به دنیا آورده بود پدرم سر کار بود و کسی نبود که از مادرم مراقبت کنه سعی کرد به من یاد بده که آروم آروم با کمک هم براش کاچی درست کنیم و موفق شدیم کنار هم باشیم و از پس سختی اون روز بر بیایم لذتی که اون لحظه داشتیم هیچ وقت از ذهنم بیرون نمیره
مواد لازم:
آرد گندم کره زعفران شکر یا شیره انگور پودر هل آب
طرز تهیه:
کره رو آب میکنیم آرد الک شده رو اضافه میکنیم و تفت میدیم تا تغییر رنگ بده وقتی تیره و طلایی شد مایع اصلی رو که تو ظرف دیگه از قبل شکر رو تو آب کاملا حل کردیم تا شفاف بشه و یک قاشق شیره و زعفرون و پودر هل هست آروم به مواد اضافه میکنیم و مخلوط میکنیم تا با حرارت به غلضت دلخاه برسه و بعد از سرد شدن با پودر پسته تزیین میکنیم
کی بهت یاد داده؟
مادرم
این قصه رو به چه کسی تقدیم میکنی؟
به مادرم