این قصه تو رو یاد چه لحظهای انداخت؟
حوالی 10 سال پیش حال خوشی نداشتم و به سختی در خودم شور و اشتیاقی برای انجام کارهام پیدا کردم. یه روزی به سختی خودم راضی کردم برم دانشگاه شاید حال و هوام عوض شه. اون روز همکلاسیمون ارائه جبران خدمت در منابع انسانی داشت. خوش صحبت و خوش رو، با لبخند همیشگی و لحن خاص خودش ارائه های جذابی داشت. ارائه اشو دوست داشتیمو مشارکت میکردیم. اون روز استاد رفتو گفت شما ادامه بدید. جالبه که ما هم ادامه دادیم بلند نشدیم بریم خونه هامون دنبال زندگیمون. جو خودمونی شد و داشت بهمون واقعا خوش میگذشت. شباهت اسم نویسنده مقاله به کلمه بینج باعث شد بحث بره سمت غذا. بینج به مازندارنی ینی برنج. بحث وقتی داغتر شد که امیر شروع کرده بود رسپی فسنجونو برامون میگفت اینکه تو خانوادشون پخت این غذا چه فوت وفنی داره . یادمه وقتی گفت یه حبه سیر نیم ساعت اخر پخت اضافه کنید یهو همه با هم گفتیم شوخی میکنی. سیر تو فسنجوووون چرا. نهههه. منم دیدم حیفه نگم که کی دعوتمون میکنی خونه ات، فسنجون مهمونمون کنی. همگی خیلی استقبال کردنو اخرای ترم بود که یه شبی مهمونش شدیم. نگم از اون شب و مهمون نوازیش و غذای خوشمزه ای که درست کرده بود. این همکلاسی دوست داشتنی ما، 5 سال بعد شد اقای همسر. مادربزرگم همیشه بهم میگفت پیشونی ما رو کجا میشونی؟ ادم هیچوقت نمیدونه زندگی چه بازی هایی داره. من یه زمانی تو ذهنم شمال مساوی بود با چالوس.من اهل زاگرس ، اصلا نمیدونستم بابل کجاس امل کجاس ولی حالا چند سالی هست که در سرزمین جنگل و دریا زندگی میکنم.
مواد لازم:
گردو چرخ شده - یخ - رب انار - شکر سرخ - سیر
طرز تهیه:
گردو چرخ شده در حرارت خیلی پایین، تفت میدیم. آب اضافه می کنیم. وقتی آب جوشید. چند تیکه یخ اضافه می کنیم که شوک ایجاد کنیم و خورش زودتر جا بیافته و روغن گردوها آزاد بشه. پختو حداقل برای 4 ساعت ادامه میدیم. رب انار و شکر سرخ رو مطابق ذائقه غذایی خودمون تنظیم می کنیم و یک طعم متعادل ایجاد میکنیم. در نیم ساعت آخر یک حبه سیر به خورش اضافه میکنیم.
کی بهت یاد داده؟
همسرم
این قصه رو به چه کسی تقدیم میکنی؟
همسرم
این لحظهی بیتکرار با سون خوشمزهتره: