این قصه تو رو یاد چه لحظه‌ای انداخت؟
لحظه های ناب و فراموش نشدنی دوران کودکی
مواد لازم:
خمیر نان _گردو آسیاب شده_پیاز داغ فراوان_زرچوبه و نمک _سیاهدانه و کنجد
طرز تهیه:
تابستون بچگیای ما دهه شصتیا با تابستونای سال‌های دیگه خیلی فرق داشت. بوی روستا و هوای پاکش شده بود. تمام دلخوشی من برای گذران دوران مدرسه و ایام هفته. اینکه دوباره تیرماه بشه و من بتونم برم روستای مادریم تا از بودن در آنجا و بازی تو کوچه پس کوچه های روستا لذت ببرم. آخ وقتی از کوچه هاش رد میشدم بوی زندگی جاری بود، بوی رب محلی، بوی هیزمهایی که میسوختن تا تنور رو برای پختن نان های خوشمزه محیا کنن،بوی علوفه های تازه ای که برای دام ها روی شونه دختران و زنان روستایی حمل میشد تا دام هاشون بخورن و شیر تازه داشته باشن.
من تو اون دوران کنار خاله معصوم عزیزم که حالا دیگه پیر شده و کاری از دستش برنمیاد می نشستم و خمیر چونه گرفتنشون نگاه میکردم. بعد از اینکه پختن نان‌های محلی به پایان می رسید تنور آماده بود تا خالم خوشمزه ترین نونشو درست کنه (نون قلفتی)، برای من این نون یعنی خلاصه قصه هام تو روستا. از طعمش نگم که بی نظیره. امیدوارم شما هم درست کنید و خوشتون بیاد.
ابتدا پیاز ها رو ریز خورد میکنیم و در مقداری روغن سرخ میکنیم از کره محلی استفاده شه خیلی خوشمزه تر میشه، بعد مقداری زردچوبه به پیازهای در حال سرخ شدن اضافه میکنیم و میریم سراغ گردوها یی که آسیاب شده اونا رو به پیاز اضافه میکنیم و میزاریم یکم مزهاشون به خورد هم بره بعد زیر ماهیتابه رو خاموش میکنیم و کنجد و سیاه دونه و نمک رو اضافه میکنیم بعد که همه رو با هم خوب مخلوط کردیم معجون اصلی ما آمادست که بره لای خمیرهامون. خمیرها رو با وردنه یکم باز میکنیم از مواد آماده شده به اندازه سه یا چهارقاشق غذاخوری برمی‌داریم روی ورقه های خمیر پهن میکنیم و بعد رول میکنیم و به شکل چونه نون گردش میکنیم تو قالب چرب شده در دمای 160 درجه به مدت 40 دقیقه میزاریم تا آماده شه.
کی بهت یاد داده؟
خاله معصومه
این قصه رو به چه کسی تقدیم می‌کنی؟
خاله معصوم عزیزم