این قصه تو رو یاد چه لحظهای انداخت؟
یاد بچگی و لحظات خاطره انگیز و شیرین در گیلان
مواد لازم:
اردک محلی جوان ،گردو،رب انار جنگلی ،پیاز
طرز تهیه:
یادمه بهترین دستپخت رو مادر بزرگ گیلانیم داشت همه چی رو با صبر و حوصله و با عشق درست میکرد .مخصوصا وقتی ما خونه اش بودیم با چراغ نفتی سه فتیله ای آبی رنگش یک دنیا عشق و وارد غذا های لذیذش میکرد
طرز تهیه به روش مادر بزرگ :
یادمه اون موقع ها ظرف سفالی بزرگی داشت به اسم نمکیار با یه سنگ مخصوص مشکی رنگ که داخل اون گردو رو با دست میسایید و گاهی اوقات سبزی های شمالی خوش طعم رو هم داخل همین ظرف برای زیتون پروده یا کال کباب آماده میکرد
بعد از ساییدن کامل گردو و آماده کردن پیاز رنده شده داخل گمج اردک و گردو و پیاز خرد شده را همراه با نمک و فلفل و رب انار محلی قرار میداد و آب جوشیده رو به اندازه لازم اضافه میکرد و روی چراغ سه فتیله ای میگذاشت تا برای ساعتهای طولانی و آرام آرام کاملا پخته شود و به روغن بیفتد. طعم لذیذش رو هنوز حس میکنم، غذای بسیار عالی و خوش رنگ ولعاب با کته مخصوص گیلانی و ترب محلی و زیتون و خیار محلی و البته دلار مخصوص واقعا لذیذ و بینظیر بود.
یاد اون روزها بخیر
کی بهت یاد داده؟
مادر بزرگ
این قصه رو به چه کسی تقدیم میکنی؟
روح مادر بزرگ عزیز و مهربانم
این لحظهی بیتکرار با سون خوشمزهتره:

