این قصه تو رو یاد چه لحظهای انداخت؟
لحظه هاي ناب و خاص بودن اون عزيزان
مواد لازم:
گردو رب انار ملس به پياز زعفران فيله مرغ يا ران مرغ استاك مرغ ادويه نمك و زعفران
طرز تهیه:
٣٥سال پيش عروس خونه اي شدم كه كنارمون يه عمه كه فرزند نداشت زندگى ميكرد و اون موقع ٧٠سال سن داشتن وتهراني اصيل يه روز روى والور شروع كرد پياز و گردو به چرخ شده رو تف دادن وقتي حسابي تف خورد استاك مرغ رو اضافه كرد و گذاشت جا بيوفته بعد از سه ساعت رب انار وزعفران رو اضافه كرد مقداري شكر هم براي بالانس كردن طعمش 😍واي خداي من خونه بوي عطر به و زعفران پيچيده بود ودوساعتي مجدد روى حرارت بود تا حسابي به روغن نشست وغليظ شد تكه هاي مرغ از قبل پخته شده رو داخلش گذاشت و نيم ساعت بعد با يه پلو كه روي احاق سه فيتيله اي پخته بود با زعفران و روغن حيواني آورد سر سفره😍❤️روحت شاد عمه جانم دستپختت طعم بهشت ميداد هنوزم كه هنوزه با اون روش درست ميكنم وسوال هميشگى همه اينه چرا فسنجونت متفاوته چرا يه عطر خاص داره🫠نميدونن اون عطر به هست كه با نفس عمه آميخته شده و بوى بهشت رو به اين غذا داده ❤️❤️❤️تمام يادشون گرامي
کی بهت یاد داده؟
عمه همسر
این قصه رو به چه کسی تقدیم میکنی؟
به همه عزيزاني به مشتاق خوندن هستن
این لحظهی بیتکرار با سون خوشمزهتره:

