این قصه تو رو یاد چه لحظهای انداخت؟
لحظات شاد همراه پدر آشپزی کردن و کیف کردن و علاقه مند شدن به هنر آشپزی به خاطر تعریف وتمجیدهای پدرم از آشپزیم😭
مواد لازم:
مرغ،پیازیک عدد بزرگ،سیر۲ حبه،فلفل دلمه ای یک عدد،رب،زعفران،ادویه کاری ،فلفل و زردچوبه و زنجبیل و دارچین،هل و گلاب به میزان لازم
طرز تهیه:
سلام،اولین آشپزی من در تابستان سال اول راهنمایی ام شروع شد که مادرم برای مراسم عروسی دختر دایی ام به شمال رفت،من تا اون موقع آشپزی به تنهایی انجام نداده بودم ولی هرزمان مامانم چیزی ازم میخواست براش ببرم، پای گاز کنارش وایمیستادم ونگاهش میکردم که چیکار میکنه یا خونه ی اقوام و دوستان میرفتیم به آشپزی خانم هایی که دستپخت خوبی داشتند خیلی دقت میکردم و ازشون سوالهایی هم میپرسیدم که از چه ادویه ها، مواد و چاشنی هایی برای بهتر شدن غذاهاشون استفاده میکنند، از همون دوران دبستان.خلاصه سرتون درد نیارم که اون روز مادرم ،من و خواهرم و برادرم که همشون از من کوچکتر هستند رو برای اولین تنها گذاشته بود با مسئولیت غذا پختن توسط دختر ارشد خانواده یعنی من✋،خیلی دلهره داشتم البته با ذوق فراوان ،در این میان بابام مثل یه کمک آشپز بسیار مهربون اومد و به دادم رسید و هر چی از مواد اولیه که لازم داشتم رو برام آماده میکرد و بهم میرسوند،خلاصه خیلی باهم کیف کردیم و خندیدیم و حرف زدیم و بودن در کنار بابام خیلی بهم اعتماد به نفس میداد،خلاصه که بالاخره اولین غذای زندگیم رو با همکاری پدر مهربونم درست کردیم و نوش جان کردیم ومن این مسولیت چند روزه با همکاری پدرم رو با سربلندی به پایان رسوندم و خیلی هم پدرم موقع برگشت مادرم از آشپزیم تعریف و تمجید میکرد ومنم کلی کیف میکردم و بیشتر علاقه مند میشدم که هنرهای خودم به معرض امتحان و نمایش بذارم،البته خیلی هم علاقه مند به دیزاین غذا و سالادبودم و…این داستان رو که الان یکدفعه ای به ذهنم اومد و دارم براتون می نویسم،چشمام غرق در اشک هست و بغض داره قلبم رو پاره کنه،من بابای مهربونم رو به تازگی در اثر سکته مغزی از دست دادم ،پدری که تا آخرین لحظه عمرش همیشه هر وقت صداش میکردم بابا،به سرعت به دادم میرسید و تو هر زمینه ای یار و یار و همراهم بود حتی وقتی ازدواج کردم …و الان که دیگه ندارمش،غم از دست دادنش خیلی توی دلم سنگینی میکنه ،خدا سایه ی همه پدرهای مهربون رو بالای سر بچه هاشون حفظ کنه😭،از هر کسی که این داستان منوخوند خواهش میکنم برای شادی روح پدر مهربون و دلسوزم یه فاتحه بخونه،با تشکر 🙏🌹😭
کی بهت یاد داده؟
از مادر و پدرم
این قصه رو به چه کسی تقدیم میکنی؟
به روح بزرگ پدر مهربون و فداکارن😭
این لحظهی بیتکرار با سون خوشمزهتره:

