این قصه تو رو یاد چه لحظهای انداخت؟
منو یاد اون روزهایی که با خانواده دور هم بودیم به دور از غم و چالش و خیال راحت . غذا می خوردیم و شاد بودیم . یادش بخیر
مواد لازم:
پیاز _گوشت _لوبیای چیتی خیس شده _کرفس سرخ شده _سبزی مخصوص کرفس _زردچوبه و نمک _ابغوره _برنج خیس شده. زعفران آب کرده برای روی برنج
طرز تهیه:
پیاز نگینی رو تفت میدیم و بعد گوشت رو اضافه می کنیم و خوب تفت میدیم نمک و زردچوبه و اضافه می کنیم . بعد آب اضافه می کنیم میگذاریم جوش بیاد و بعد لوبیای چیتی رو آبش رو خالی می کنیم و اضافه می کنیم . و درب ظرف می می گذاریم تا خوب بپزه . بعد از اینکه گوشت و لوبیا خوب پخته شد کرفس رو با سبزی اضافه می کنیم و درب رو می گذاریم تا جا بیفته و در آخر دو قاشق غذا خوری آبغوره اضافه می کنیم تا عطر خوبی بگیره. بعد برنج خیس شده رو درست می کنیم .
کی بهت یاد داده؟
۱۵ سالگی
این قصه رو به چه کسی تقدیم میکنی؟
مادرم
این لحظهی بیتکرار با سون خوشمزهتره:

