این قصه تو رو یاد چه لحظهای انداخت؟
لحظه ای که پدرم هر سال ماه رمضان شب بیست و یکم به نیت امام علی اش رشته درست میکرد و بین فامیل و همسایه ها پخش میکرد و مادرم با عشق به همراه پدرم زحمت زیادی برای پختن اش میکشیدن
مواد لازم:
پیاز سیر حبوبات (لوبیا سفید عدس لوبیا چیتی نخود) رشته و دوغ کاله سبزی های معطر و قلم گوساله
طرز تهیه:
پیاز فراوان را در روغن سرخ کرده سیر را اضافه میکنیم وزرد چوبه و حبوبات که از شب قبل خیس خوردرا همراه آب قلم اضافه میکنیم تا خوب پخته شود بعد کشک را اضافه کرده به خوبی که جوش امد سبزی را اضافه و در نهایت رشته را ریخته و خوب هم میزنیم تا رشته ها گوله نشوند شعله گاز را کم کرده تا آش ماخوب جابیوفتد وقتی که روی آش چروک خورد اش رشته ی ما آماده است
کی بهت یاد داده؟
مادر
این قصه رو به چه کسی تقدیم میکنی؟
مادر و پدر