Skip to main content

واویشکا یا کله گنجشکی

نویسنده: tahere

این قصه تو رو یاد چه لحظه‌ای انداخت؟

یه روزی از روزهای زمستون سیزده سال پیش پدرم بیمار بوده و نوبت من بود که به خونه پدرم برم و ازش مواظبت کنم معمولا شوهرم نمیومد تا ما راحت باشیم ....از اون طرف پدرم اصرار کرد امروز ناهار شوهرت بیاد م...مامانم یه چیز ساده درست کرده بود از اونجایی که پدرم جلوی شوهرم معذب بود به مادرم گوشت بیار و یه غذایی درست کن ظهر شده بود و نزدیک اومدن شوهرم ...زمان خیلی کم بود منم سریع پاشدم و واویشکا درست کردم پدرم اولین بار بود که این غذا رو میخورد اینقدر که خوشش اومد همش به مادرم میگفت (بدی و چه چیشی درست هکرده اسا تو فقط او کنی )😂بیچاره مامانم......همون وسط سفره بهم گفت شلوارشو بیار بعد سریع یه اسکناس ۵هزار تومنی در آورد و بهم داد گفت جایزه ات ....پدرم اونجا ۷۷ سالش بود دو ماه بعد تو همون سال فوت کرد 😔 و این آرزو برام موند که ای کاش بازم بود و بازم براش درست میکردم و اون کیف میکرد ولی صد حیف 😞

مواد لازم:

گوشت کوبیده ۳۰۰ گرم ....پیاز دو عدد.....رب گوجه فرنگی ۲ قاشق غذا خوری ....نمک و فلفل و زرچوبه به میزان لازم ...روغن به میزان لازم....سیر یک چکه

طرز تهیه:

ابتدا گوشت کوبیده که کاملا سرده (ولی یخ زده نه) رو با یک عدد پیاز رنده شده و کاملا آب گرفته شده و یک چکه سیر له شده رو با هم کاملا مخلوط میکنیم به میزان لازم نمک و فلفل و زردچوبه اضافه میکنیم و ده دقیقه ورز میدیم بعد گلوله هایی به اندازه یه کوچولو بزرگتر از فندق آماده میکنیم و تو مقداری روغن در حد تفت دادن سرخ میکنیم و کنار میزاریم ….تو همون روغن یک پیاز دیگه رو رنده میکنیم و سرخ میکنیم و رب رو هم اضافه میکنیم و بعد از تفت دادن یک لیوان آبجوش اضافه میکنیم و یه قاشق آب لیمو ترش اضافه میکنیم وقتی جوش اومد و یه چند تا قل خورد قلقلی ها رو اضافه میکنیم بعد از یه ربع جا می افته و خاموش میکنیم دیگه آماده سرو هست نوش جان.

کی بهت یاد داده؟

نمیدونم دقیقا ولی باهاش خاطره دارم

این قصه رو به چه کسی تقدیم می‌کنی؟

به پدرم

این لحظه‌ی بی‌تکرار با سون خوشمزه‌تره:

ماست خیار
ماست سون کم چرب