این قصه تو رو یاد چه لحظهای انداخت؟
شب بله برون ام بود سی سال قبل .... همسرم سرما خورده بود قبل ازاینکه بیان برای مراسم به من گفت میخوام برام خودت سوپ درست کنی..منم بلد نبودم مادرم درست کرد خیلی پر ملات و خوشمزه شده بود ولی جلوی همه خانواده خودمون و داماد مادرم اعلام کرد که این سوپ را دخترم یعنی من درست کرده .. همسرم اصلا لب به هیچ غذای دیگر نزد و فقط سوپ خورد وتعریف کرد ..خوب اون موقع ابراز علاقه ها همین حد بود .. اما نکته مهم قضیه این بود که یکی از بستگان نزدیک خودم یکهو گغت بعید میدونم این سوپ کار ایشون باشه .. این سوپ را مادرش درست کرده .. خواهر همسرم خیلی ناراحت شد و گفت به هرحال سوپ برای داماد که سرماخورده درست شده این مهمه .. سعی کردم سوپ رو یاد بگیرم که ضایع نشدم و حالا بعد از سی و چند سال زندگی سوپ های خوبی یاد گرفتم .. یاد مادرم گرامی که خیلی فداکاربودند
مواد لازم:
جو پرک .. هویج ..رشته سوپ. مرغ .قارچ ..رب گوجه فرنگی .پیازچه وجعفری
طرز تهیه:
ابتدا سینه مرغ را با پیاز و زردچوبه میزاریم آب پز بشه.بعداز اینکه نیم پز شد جو پرک شده را شسته و با کمی پیازچه به آن اضافه میکنیم یه کم هویج نگینی و یک قاشق رب گوجه اضافه میکنیم با نمک و فلفل سیاه میزاریم بپزد یک ربع قبل از پخت کامل قارچ اسلایس شده و کمی رشته سوپ اضافه میکنیم میزاریم شعله کم جا بیافته مرتب بهم میزنیم در آخر کمی جعفری و آبلیمو اضافه میکنیم
کی بهت یاد داده؟
مادر مرحومم
این قصه رو به چه کسی تقدیم میکنی؟
همسرم .. البته اگر مادرم درقید حیات بود به مادرم