این قصه تو رو یاد چه لحظهای انداخت؟
یاد بچگیهام که زمستونها مادرم این غذا رو درست میکرد و مینشستیم زیرکرسی و میخوردیم همیشه هم شبها درست میکرد. یادش بخیر
مواد لازم:
گوشت گوسفندی و کلم قمری یا کلم سنگ و برگ کلم روغن پیاز و زردچوبه و فلفل سیاه و برنج
طرز تهیه:
اول برنج را شسته و چند ساعت خیس میکنیم گوشت را یه تفت کوچیک میدهیم با پیاز میگذاریم کنار، بعد کلم قمری را به تکه های کوچک خرد میکنیم و یه تفت میدهیم برگهای کلم هم خرد میکنیم میگذاریم کنار و بعد برنج را آب کش کرده، برگ کلم را داخل برنج میریزیم ومخلوط میکنیم. ته یه قابلمه روغن ریخته چند کفگیر برنج میریزیم بعد گوشت را میچینیم روی برنج وکلم قمری تفت داده شده راهم میریزیم و بعد بقیه برنجو میگذاریم که برنج بخارش بیاد بالا و آب روغن وکره روی برنج میریزیم. با شعله کم میگذاریم دم بکشه حدودا سه تا چهار ساعت بعد دنبه آب شده یا کره را داغ میکنیم و میریزیم روی برنج، غذا آمادست هم میزنیم ومیکشیم داخل ظرف گوشتها راهم میچینیم روی برنج عالی میشه اگه دوست داشتیم زعفران هم میریزیم روی برنج تمام البته اگه این غذا روی اجاق وآتیش درست بشه خیلی بهتره.
کی بهت یاد داده؟
از مادرم
این قصه رو به چه کسی تقدیم میکنی؟
به همه شکموها 😂
این لحظهی بیتکرار با سون خوشمزهتره: