این قصه تو رو یاد چه لحظه‌ای انداخت؟
روزی که اولین بار تو عمرم غذا درست کردم و بردم دانشگاه با رفقا و الخصوص عشقم که تو جمع مون بود و او موقع ابراز علاقه نکرده بودم نشستیم خوردیم و اولین خنده‌های عشقم رو دیدم و بهترین لحظه عمرم بود ولی حیف که نشد کنارهم باشیم و به هم برسیم تا کنارهم خاطرات قشنگی بسازیم از این جریان 3 سال میگذره و دلم براش یک ذره شده کجایی دختر من برگرد که پسر کوچولوی تو بدجور دلش شسکته و غمگین و دلتنگت هست🙃💔🥺
مواد لازم:
نان لواش تهران سیب زمینی سویا رب فلفل دمه پیاز قارچ روغن ادویه
طرز تهیه:
اول پیاز رو خلالی خورد میکنیم و سرخ میکنیم
بعدش سیب زمینی ها رو نگینی خورد میکنیم و سرخ شون میکنیم
قارچ ها رو بدون روغن تف میدیم تا ابش گرفته بشه بعد با روغن سر تف میدیم با فلفل دمه ها
بعد همه مواد رو ترکیب میکنیم سویا ها رو اضافه میکنیم بعد رب رو اضافه میکنیم و بعد ادویه اضافه میکنیم
اول سینی فر رو با روغن چرب میکنیم میزاریم کنار
مواد سمبوسه رو داخل نان لواش میزاریم و به شکل مثلثی میپیچیم و کف سینی فر میچینیم
هم روغن کمتری مصرف میشه هم خوشمزه تر میشه و دل رو نمیزنه
و میزاریم داخل فر همین که یک طرفش سرخ شد میچرخونیم تا طرف دیگش سرخ بشه
کی بهت یاد داده؟
مادرم
این قصه رو به چه کسی تقدیم می‌کنی؟
به یاد اولین و اخرین عشقم که به خاطر یک اتفاقاتی از هم دور شدیم و نشد کنارهم بمونیم
این لحظه‌ی بی‌تکرار با سون خوشمزه‌تره:
