این قصه تو رو یاد چه لحظهای انداخت؟
یادم میاد بچگیها، زمستونها که هوا سرد میشد، مامانم یه آش ماست فوقالعاده درست میکرد. خونه پر میشد از بوی سیر داغ و نعنا که با هم قاطی میشد و آدم رو دیوونه میکرد. مامانم همیشه میگفت آش ماست یه غذای مقویه و برای سرماخوردگی خیلی خوبه. به همین خاطر، وقتی ما بچهها یه کم مریض میشدیم، اون دست به کار میشد و یه دیگ بزرگ آش ماست میپخت. یادمه وقتی آش آماده میشد، همه دور هم جمع میشدیم و تو کاسههای بزرگ، آش رو میکشیدیم. با کشک تازه و یه عالمه نعنا داغ و سیر داغ، طعمش فوقالعاده میشد. اونقدر این آش رو دوست داشتم که حتی وقتی مریض نبودم هم دنبال بهانهای میگشتم که مامانم برام آش ماست درست کنه! حالا که بزرگ شدم، هر وقت آش ماست میخورم، یاد اون روزهای خوب و بوی خونه مامانم میافتم. آش ماست برام یه نماد از عشق و محبته و همیشه باهاش خاطرات خوشی دارم.
مواد لازم:
گوشت گردن ۵۰۰ گرم. برنج (ترجیحا برنج ایرانی نیمدانه) ۱.۵ پیمانه ماست غلیظ شده (ترجیحا ترش) ۴ پیمانه (۴۰۰ گرم) شوید خشک ۱۵۰ گرم لپه یک پیمانه (۲۰۰ گرم) پیاز ۲ عدد بزرگ آب گوشت گردن یک پیمانه (۲۰۰ گرم) نمک و فلفل سیاه یه مقدار لازم
طرز تهیه:
لپه و نخود رو از شب قبل خیس میپزیم. اینا پایه اصلی آش ماستن.
برنج رو هم مثل حبوبات میپزیم تا نرم بشه.
جعفری، گشنیز، شوید و یه کم اسفناج رو خرد میکنیم. اینا طعم و عطر آش رو عالی میکنن.
از ماست پرچرب استفاده میکنیم که آش خوشمزه تر بشه.
اینا رو سرخ میکنیم تا عطر و طعمشون به آش بده.
زردچوبه، نمک و فلفل هم که دیگه همه جا هست!
چطور درست کنیم:
لپه و نخود خیس خورده رو با برنج میپزیم تا نرم بشن.
سبزی خرد شده رو به حبوبات و برنج اضافه میکنیم.
پیاز و سیر رو سرخ کن و به آش اضافه میکنیم.
ماست رو کم کم به آش اضافه میکنیم و هم میزنیم تا گلوله نشه.
کی بهت یاد داده؟
مادرم
این قصه رو به چه کسی تقدیم میکنی؟
مادرم
این لحظهی بیتکرار با سون خوشمزهتره:

