Skip to main content

مرغ پرتقالی

نویسنده: مطهره

این قصه تو رو یاد چه لحظه‌ای انداخت؟

تو حیاط مادر بزرگم یه درخت بزرگ و خوشگل پرتقال بود که مادر جونم بهم گف برو چند تا دونه پرتقال بچین بیار فکر کردم میخواد اب پرتقال برام بگیره اخه اب پرتقال گیر دستی کوچیکش روی اپن آشپزخانه بود ولی بعد چیدن پرتقالای خوشبوی حیاط دیدن مرغا رو مزه دار کرد سرخ کرد بعد اب پرتقال ها رو ریخت روش خیلی تعجب کردم بعد بهش گفتم مامان بزرگ (بعضی اوقات ننه صداش میکردم اون جوری بیشتر به دلش مینشست) که چرا اب پرتقال ها رو ریختی رو مرغا گفت میخوام یه خورشت خوشمزه یادت بدم که هر موقع پرتقال دیدی یاد من و این غذا بیوفتی😍🥲 بعد خوردن اون غذای خوشمزه به دست ننه جونم هیچ وقت طعمشو یادم نرفته🫠درستش میکنم ولی به نظرم به خوشمزگی دستپخت مادرجونم نمیرسه🥺

مواد لازم:

مرغ پیاز اب پرتقال نمک و فلفل و زردچوبه زعفران برنج الو خورشت تیر خلاصش خلال پسته و زرشکی که با کره تفت خورده است🤤

طرز تهیه:

اول مرغ رو مزه دار میکنیم با ادویه ها بعد پیاز و نگینی خورد کرده وسرخ میکنیم وبعد مرغ و تفت میدیم میزاریم یکم سرخ بشن بعد برمیگردونیم مرغا رو بهش اب پرتقال اضافه میکنیم و میزاریم یک ساعت با حرارت کم جا بیوفته بعد یه ربع اخر بهش الو و یکم نمک اضافه میکنیم و برنج و ابکش کرده و نوش جان 💜

کی بهت یاد داده؟

مادر جونم

این قصه رو به چه کسی تقدیم می‌کنی؟

مادر جونم

این لحظه‌ی بی‌تکرار با سون خوشمزه‌تره:

ماست خیار
ماست سون کم چرب