میرزا قاسمی

این قصه تو رو یاد چه لحظه‌ای انداخت؟

وقتی اولین بار با مامان جونم میرزا قاسمی پختیم و گفت که دستورشو از داماد رشتیشون که سرآشپز اول سفارت بوده گرفته

مواد لازم:

۵ عدد بادمجان کبابی، ۳ عددگوجه کبابی، سیر فراوون، ۱ تا ۲ عددتخم مرغ، ادویه( نمک، فلفل، زردچوبه)، روغن سرخ کردنی

طرز تهیه:

میگفت شما شمالیا الکی الکی یه عالمه غذا درست میکنین، تخم مرغو قبل سیر بزنین اسمش میشه یه چیز، بعدش بزنین یه اسم دیگه روش میذارین، اینجوریه که شدین متنوع‌ترین شهر و استان غذا. اما نمیدونست که ما شمالیا برای غذا درست کردن قاعده و آداب داریم، و اگر بخوای غذاهات اونی بشه که باید، همین پس و پیش بودن ها چقدر توش اثر داره.
خدا بیامرزه مامان جانو، همیشه میگفت میرزا قاسمی بدون بادمجون کبابی، میشه آقای قاسمی که هیچ وقت میرزا نبوده، انگار با کت و شلوار و کلاه شاپویی از تهرون اومده و تو دفتر روزنامه کار میکرده، اهلی میشه! برای همین اول از همه میگفت باید بادمجون رو حتما و حتما روی آتیش کباب کنی که بوی دود و چوب و ذغال سوخته بره تو جونش، گوجه هم اگر کبابی شه چه بهتر، بعدش که پوستشون رو تمیز کندی و با چنگال یا چاقو ریزشون کردی، حالا تازه روغنو میریزی تو تابه، مهلتش میدی تا داغ شه، بعد بادمجونا رو اول اضافه میکنی و میذاری کمی آبشون کم شه، حالا نوبت گوجه است. در تابه رو میذاری و ادویه هارو اضافه میکنی تا خوب با هم کیف کنن. اما فوت کوزه گری مامان جون، میگفت بلا می سر، همه تخم مرغو نباید یجا بریزی رو مواد قبلی بوی سفیده میمونه تو جون غذا، اول با سلیقه زرده و سفیده رو از هم جدا کن، حالا یه تابه کوچیک بردار، سیرای ریز شده، دقت کن، ریز شده نه له شده، که عطرشون بمونه توی غذارو تو اون تابه جدا تفت بده و یکم ادویه اضافه کن، حالا نوبت اضافه کردن و تندی هم زدن سفیده هاست تا تیکه تیکه بشن، آب گوجه و بادمجونا که بخار شد و جا افتاد،اول ترکیب سفیده و سیرارو اضافه کن، صبووووور باش، یکمی بعد نوبت زرده است و خوب همش بزن و درشو چند دقیقه ای بذار، بعد پا میشد، در تابه رو برمیداشت و از ته دل بو میکشید، به به، چی ببوسته ( به به، چی شد!) بوی جنگل میداد، بوی باغ سیر، بوی چوب سوخته، بوی دستاشو… نوش جان با عشق.

کی بهت یاد داده؟

مامان جان

این قصه رو به چه کسی تقدیم می‌کنی؟

رضا کشاورزیان

این لحظه‌ی بی‌تکرار با سون خوشمزه‌تره: