این قصه تو رو یاد چه لحظهای انداخت؟
قصه ی ظهر جمعه
مواد لازم:
پیاز و گوشت گوسفندی و سبزی قورمه که ما یه کوچلو تره و جعفری و اسفناجش رو بیشتر میزاریم و تو خوزستان معرفه که قورمه سبزی تند و ترشی خوبی داشته باشه اونوقته که خاصتر میشه با یه نصف قلم گوساله که معرکه میشه 😋و لوبیا چیتی و یه مشت لوبیا چشم بلبلی
طرز تهیه:
پیاز رو نگینی خرد میکنیم وبعد تکه های گوشت رو اضافه میکنیم و سرخ میکنیم بعدادویه ی زردچوبه وادویه ی خورشتی و فلفل عنابی ونمک اضافه میکنیم وبعد لوبیا چیتی و یه مشت لوبیای چشم بلبلی مزاریم که مزه اش معرکه میشه وبعد هم نوبت آب هست وبعد درب قابلمه رو میگذاریم و کم کم بهش سر میزنیم تا خوب گوشتها و حبوباتهت بپزه وبعد لیمو عمانی چند عدد باز و کنیم و هسته میگیریم و فقط مغز ش رو داخل خورشت میریزیم و بعداز نیم ساعت
روی روغنی که روی خورشت جمع شده کمی شنبلیله ی خشک و کمی جعفری خشک میریزیم و کنی ادویه ی خورشتی میریزیم و بعد هم میاریمش سر سفره و لذتش خوردنش رو با برنج ایرانی خوشمزه و زعفران دم کرده ی روی برنج و کمی زرشکی که با شکر تف داداه شده میارییم سر سفره و لذتشو میبریم جای همه ی مردم ایران سبزه سبز😍🥰🙏🏻
کی بهت یاد داده؟
از مادر جان
این قصه رو به چه کسی تقدیم میکنی؟
به همه ی مردم ایران با عشق
این لحظهی بیتکرار با سون خوشمزهتره: