Skip to main content

لوبیا پلو

نویسنده: شیما بابائی

این قصه تو رو یاد چه لحظه‌ای انداخت؟

جمعه ها روز رفتن به خونه مادرجون‌ اعظم‌ بود از صبح همه میدونستیم‌ که‌ ناهار‌ قراره‌ دستپخت مادرجون رو‌ بخوریم. و‌اسش هیجان داشتیم. اون‌موقع‌ها من ۱۰سالم بود به‌ خونه‌ مادرجون که میرسیدیم وارد حیاط خونه که میشدیم، حیاط آب پاشی شده بود و بوی‌ نم خاک همه جا رو پر‌کرده بود و حس و‌ حال تابستون فضای خونه رو از همیشه جذاب تر کرده بود. بوی غذا کل‌خونه رو‌ گرفته بود و مادر جون و خاله ها در‌حال درست کردن سالاد شیرازی و ماست خیار‌ بودند لوبیا پلو با اون‌ ته دیگ برنجی خوشمزش هنوزم تو‌ خاطرم‌ هست. مادرجون دیگه تو‌ اون‌خونه قدیمی‌ زندگی نمیکنه و از اونجا رفته. اما هنوزم وقتی از کنار اون‌خونه قدیمی‌رد میشم این‌ روزا یادم‌میاد. روزایی که طعم‌غذاها بجور‌دیگه بود.

مواد لازم:

لوبیا سبز برنج گوشت چرخ کرده پیاز رب گوجه فرنگی ادویه

طرز تهیه:

برنج را پخته و آبکش‌ میکنیم.
پیاز ها را نگینی خورد کرده و به همراه ادویه های نمک‌ و‌ فلفل و‌ زرد‌چوبه و‌کاری و‌دارچین سرخ کرده.
سپس به آن‌ گوشت های چرخ کرده رو اضافه کرده و حسابی تفت میدهیم که بوی‌ گوشت گرفته شده و طعم دارچین و‌کاری را به خود بگیرد.
رب گوجه فرنگی را به همراه کمی‌ ادویه سرخ کرده و به مواد گوشتی اضافه میکنیم.
سپس لوبیا سبز های پخته شده را به گوشت ها اضافه میکنیم و‌کمی آب میریزیم‌ تا باهم کمی پخته شوند.
بعد از تمام شدن آب مواد
آنها را به برنج های آبکش شده اضافه میکنیم.
و میگذاریم‌ دم‌بکشد.

کی بهت یاد داده؟

مادرجون اعظم

این قصه رو به چه کسی تقدیم می‌کنی؟

مادرجون‌اعظم

این لحظه‌ی بی‌تکرار با سون خوشمزه‌تره:

ماست اسفناج
ماست سون پرچرب