این قصه تو رو یاد چه لحظهای انداخت؟
بار اولی که این غذار و میخواستم درست کنم روغن غذات موم شده بود و دلم میخواست مادرمهربان و زحمتکشم رو خوشحال کنم میترسیدم غذام شُل و شور بشه ومادرم نتونه بخوره ولی انقدرمادرم خسته و گرسنه بودکه اصلا متوجه نشد غذا روغن نداره و بهترین غذا توی عمرش شده بود.
مواد لازم:
پیازداغ فراوان، لوبیاسبزباگوجه و کلم ریزشده تفت داده شود، و دارچین ونمک وبرنج نیم ساعت خیس شده
طرز تهیه:
قبل همه پیازروسرخ میکنیم ودر قابلمه لوبیا وکلم ریزشده رو با گوجه تفت میدیم. مواد خوب بخورد هم رفتن، پیازداغ و دارچین رو اضافه میکنیم و بعد برنج خیس شده ازقبل روکه دو پیمانه هست با یک لیوان آبجوش به مواد اضافه میکنیم وصبر میکنیم تا آب تبخیربشه. دمکنی رو روی درب قابلمه میذاریم. شعله رو کم میکنیم و اجازه میدیم نیم ساعت با شعله کم دم بکش و درنهایت توی ظرف دلخواه سرومیکنیم.
نوش جان
کی بهت یاد داده؟
مادرم
این قصه رو به چه کسی تقدیم میکنی؟
به مادرمهربانم
این لحظهی بیتکرار با سون خوشمزهتره: