این قصه تو رو یاد چه لحظهای انداخت؟
جمع شدن درخانه مادربزرگ ودرکنار عشقم همسرم که بالذت قورمه سبزی میخوره
مواد لازم:
لوبیا کپسولی -گوشت ماهیچه تکه های درشت-سبزی قورمه که بدون برگ چغندر یا اسفناج باشه-لیموعمانی-ادویه -نمک-فلفل سیاه-پودر پیاز-پیاز-آب قلم -شنبلیله خشک ومرزه ترخون خشک -رب انار
طرز تهیه:
ابتدا پیازها را رنده درشت میکنیم. بعد ازاینکه سبک شد کمی زردچوبه بهش اضافه میکنیم. گوشتها را اضافه و با شعله بالا تفت میدهیم که آب بافت گوشت ازبین نره. سبزی سرخ شده را در گوشت وپیاز میریزم. لوبیا را که شسته شده به موادمون اضافه سپس کمی پودر کاری افزوده. بعداز چند دقیقه که لوبیا تفت خورد کمی نمک افزوده واب جوشیده را اضافه سپس بعد ازکمی جوشیدن لیموها رو به خورشت اضافه واجازه میدهیم بپزد. بعدازپخت کمی شنبلیله خشک ریحان ومرزه خشک را تفت داده به همراه یک قاشق رب انار واب قلم به غذا اضافه میکنیم شعله برای پخت باید خیلی کم باشه تا غذا سوزنی قل های ریز بخوره تا جا بیفته وبه روغن بیفته
کی بهت یاد داده؟
مادربزرگ همسرم
این قصه رو به چه کسی تقدیم میکنی؟
به همسرم
این لحظهی بیتکرار با سون خوشمزهتره:

