این قصه تو رو یاد چه لحظهای انداخت؟
این قصه منو یاد زمانی انداخت که ۱۲ سالم بود خیلی دوست داشتم آشپزی یاد بگیرم و همه چیز بپزم و آشپز بشم یک روزی از مامان بزرگم خواستم بهم آشپزی یاد بده و مادر بزرگم این رو به عنوان اولین غذا بهم یاد داده و من با تمام بلد نبودن هام درستش کردم و کنار مادر بزرگم و پدر بزرگم شاد و خندان اولین غذایی که یاد گرفتم و پختم رو نوش جان کردیم که خیلی هم چسبید.
مواد لازم:
یک غذای چهار نفره ،۳ عدد تخم مرغ ،دو قاشق غذا خوری آرد و ۴ عدد سیب زمینی پخته ۲ عدد هم پیاز رنده شده ،نیم قاشق مربا خوری زرد چوبه و نمک
طرز تهیه:
اول ۴ عدد سیب زمینی رو میذاریم پخته بشه کامل بعد پوست میکنیم و کامل وز میدیم سپس بهش ۲ عدد پیاز رنده شده و نیم قاشق مربا خوری زرد چوبه و نمک اضافه میکنیم و ۲ قاشق غذاخوری خوری آرد و ۳ عدد تخم مرغ سپس با هم قاطی میکنیم و روغن رو میریزیم تو تابه داغ بشه سپس سیب زمینی های آماده شده رو میزاریم داخلش سرخ بشه و تبدیل به یک کوکو سیب زمینی عالی بشه.
کی بهت یاد داده؟
مادر بزرگم
این قصه رو به چه کسی تقدیم میکنی؟
تقدیم به مادر بزرگ عزیزم