این قصه تو رو یاد چه لحظه‌ای انداخت؟
ياد دوران كودكي كه فكر ميكنم فيلم زندگي هر كدام از ما انسانها همان دوران است سرشار از شادي خنده پاكي بود. مزه و …. ياد مادر بزرگم (مادر پدر) كه عضوي از خانواده بودن و رفتنشون هنوز هم باورم نشده مادر بزرگم مزه ي پاك و بي آلايشي قاطيه اين غذاي آذري (اصالتاً اردبيلي بودن ) كرده بودن كه من هنوز هم تو هيچ غذايي اين مزه رو نچشيدم روح تمام مادرها مادربزرگها شاد سايه ي تمامي مادرها مستدام سايه ي همه ي پدران كوه و پناه ما دخترها مستدام روز زن روزمادر مبارك
مواد لازم:
شير برنج نمك زردچوبه قيصي ( پيوند اَريك)
طرز تهیه:
برنج را ميشوريم ميذاريم با شير بپزه بهش نمك و زردچوبه اضافه ميكنيم و قيصي ميذاريم كاملاً جا بيفته
تا حدي كه برنج پخته و قيصي ها نرم شدن
کی بهت یاد داده؟
مادر بزرگ
این قصه رو به چه کسی تقدیم می‌کنی؟
تقديم به مادرم كه هميشه خوشمزه تريناشو برام تهيه كرده
این لحظه‌ی بی‌تکرار با سون خوشمزه‌تره:
