این قصه تو رو یاد چه لحظهای انداخت؟
من و خاله ام با هم کلاس اشپزی می رفتیم ، در انتهای کلاس یک مسابقه برگزار شد که شامل انواع غذاها می شد و برای رعایت انصاف غذاها باید خارج از غذاهایی می بود که توی دوره آموزشی یاد گرفته بودیم ، من کلی تلاش کردم که یه غذای خاص رو آماده کنم در حالیکه خیلی توی اون غذا سررشته نداشتم روز مسابقه فرارسید ، شرکت کننده ها یکی یکی حاضر شدیم و خاله ام رو دیدم که با یک ظرف برای شرکت در مسابقه اومده و بیشتر تزیین میزش رو گل و شمع تشکیل میداد ، در پایان مسابقه خاله ام با همون یک ظرف غذا نفر اول شد و کلی برای هممون باعث تعجب بود . داور های مسابقه دلیل اول شدن رو طعم عالی غذای خاله و انرژی مثبتی که از تزئین میزش گرفته بودن اعلام کردن و این شد که این غذا برای همیشه توی ذهنم باقی موند.
مواد لازم:
پیاز داغ نگینی شده ، مرغ ، قارچ ، پنیر پیتزا ، نمک ، فلفل ، آویشن ، پودر سیر ، کره
طرز تهیه:
مرغ رو با کره و کمی نمک و فلفل میپزیم و بعد از پخته شدن ریش ریش میکنیم ، پیاز را نگینی خرد کرده و به همراه کره تفت می دهیم تا طلایی رنگ شود ، قارچ را به همراه اندکی کره در ماهیتابه ریخته و در ماهیتابه را میبندیم تا کمی آب بیندازد و پخته شود . سپس مواد را با یکدیگر مخلوط کرده و ادویه میزنیم
رویش رو پنیر پیتزا ریخته و برای مدت کوتاهی گریل فر را روشن کرده تا پنیر ها آب شود و سپس نوش جان می کنید.
کی بهت یاد داده؟
خاله ام
این قصه رو به چه کسی تقدیم میکنی؟
به خاله عزیزم
این لحظهی بیتکرار با سون خوشمزهتره:

