Skip to main content

استنبولی

نویسنده: فاطمه علیزاده

این قصه تو رو یاد چه لحظه‌ای انداخت؟

وقتی پیش دبستانی بودم شیفت بعداز ظهر بودم، هر روز ناهار قبل از مدرسه مامانم توی قابلمه قرمز کوچولو اندازه یه نفر برام استنبولی درست میکردم و ظهر که میشد و عطرش میپیچید به عشق خوردن استنبولیم توی قابلمه قرمز کوچولوم موقع کارتون دیدن، با ذوق حاضر میکردم تا بخورم و برم پیش دبستانی ..‌. نگم از عطرش دیگه هیچ غذایی مزه اونو بهم نداد

مواد لازم:

گوجه، برنج، رب، سیب زمینی، کره، پیاز، فلفل و نمک و زردچوبه

طرز تهیه:

اول پیازهارو تفت میدیم یکم که سبک شد بهش زردچوبه و فلفل اضافه میکنیم بعد سیب زمینی هارو نگینی خرد و اضافه میکنیم بعدم گوجه های پوره شده رو به همراه نمک اضافه میکنیم تا یکم تفت بخورن بعد که اب گوجه ها جمع شد بهش برنج خیس خورده و اب رو اضافه میکنیم و میذاریم دم بکشه یکمم کره واسه عطر خوبش میندازیم روش

کی بهت یاد داده؟

مامانم

این قصه رو به چه کسی تقدیم می‌کنی؟

مامانم

این لحظه‌ی بی‌تکرار با سون خوشمزه‌تره:

ماست بادمجان
ماست سون کم چرب